کلبه قلب

در این کلبه ی قلب دریا ای از عشق جاری ست !

کلبه قلب

در این کلبه ی قلب دریا ای از عشق جاری ست !

شک.....

وقتی مینویسم عشق دستانم میلزرد ... آیا واقعا این عشق است یا تنها هوسی بی جا ...  

نمیدانم واقعا نمیدانم !!!!  

ولی......   

 

روزی از یک دوست شنیدم وقتی شک داری به عشقت ... وقتی نمیدونی چه حسی داری ...  

 

ببین قلبت چه میگوید ... آیا او هم شک دارد ؟؟!!  

نه .... اگه قلبت شک نداشته باشه پس تو هم نباید شک داشته باشی!!!  

قلبت هیچوقت دروغ نمیگوید...... اگه دروغ گفت بیا و به من بگو تا ببینم مشکلش چیست؟  

پس وقتی کسی رو با تمام وجودت دوست داری و نمی تونی بدون اون زندگی کنی .......  

باز هم دوستش داشته باش چون بهتر از اون نمیتونی پیدا کنی !!!!! 

 

دو خط موازی

پسرکی آنها را روی کاغذ کشید ، نگاه آن دو به هم افتاد در همان نگاه اول دلش لرزید خط اول نگاهی به خط دوم کرد و گفت ؛ ما می توانیم با هم زندگی خوبی داشته باشیم ؛ خط دوم از خجالت به خود لرزید… خط اول گفت من می توانم کار کنم می توانم خط کنار یک ریل باشم یا خط کنار یک نردبان… خط دوم گفت ؛ من نیز کار می کنم می توانم خط کنار یک گلدان باشم یا یک خط کنار یک نیمکت خالی توی یک پارک خلوت… آه چه شغل شاعرانه ای !!! در همین لحظه معلم گفت: دو خط موازی حتی اگر عاشق هم باشن هیچ گاه به هم نمیرسن مگر اینکه یکی از اونا واسه رسیدن به دیگری بشکنه!