تو را من چشم در راهم شبا هنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
و زان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم .
شبا هنگام در آن دم که برجا دره ها چون مرده ماران خفتگان اند؛
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه من از یادت نمیکاهم؛
تو را من چشم درراهم.
«نیما یوشیج»
اجازست لینکت کنم؟
آره عزیزم
منمخوشحال میشم لینکم کنی
لینک شدی عزیزم
سلام!![](http://www.blogsky.com/images/smileys/004.gif)
خیلی قشنگ بود مرسی از این سلیقه!
سراغی از ما نمیگیری ناسلامتی همدیگه رو لینک کردیم!
بیا من آپم ....
سلام .. مرسی .. باشه حتما میام